بیداری آغاز کردن؛خواهان خود بیدار بودن است

بیدار در خواب

.......................................................................................

دشنه که پوستین پاره کرد و به رگ رسید

بیدار شد آن خفته در خود اسیر

لین چه بیداریست و از چه روی

بر فریاد خود ای فر رفته در چاه میزنی فریاد..؟

یاران زرد روی سپید پوش دیروز

یا این سیه روی مردمکان دیروز و

سپید پوش امروز.....!

کنون تو بگوی این چه برابریست؟

نیست آیا اشتباهی محض و نا ممکن....؟

سبزم ای دوست این گونه می گفتی...!

..............................

پس دست تو کو ای عدالت گوی
 
دیروز
و.....غارتگر امروز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد